نویسنده: عجاج نویهض




 

وقایع سالهای 1830 تا 1918 میلادی

در پاییز 1918 جنگ جهانی اول، تمام شد و دنیای عرب ناگهان خود را با چهار فاجعه ی ساخته ی دست بریتانیا، امریکا، فرانسه و یهودیان صهیونیست، مواجه دید:
1- پیدایش «اعلامیه بالفور» در اواخر سال 1917.
2- پیدایش قرارداد سری «سایکس- پیکو» که در سال 1916 بین دو کشور انگلستان و فرانسه به منظور تقسیم جهان عرب (سوریه، لبنان، اردن، عراق و فلسطین) بعد از جنگ، منعقد شد.
3- اشغال خارجی- فرانسه و بریتانیا- زیر نقاب تحت الحمایگی (اشغال مصر از سال 1882، سودان از 1898، تونس از 1881، الجزایر از 1830 و مغرب از 1912. لیبی بخشی از امپراتوری عثمانی بود و در سال 1912 ایتالیا به آن حمله کرد و سواحل آن را به اشغال خود در آورد. این کشور تا آن زمان به طرابلس غرب یا طرابلس و برقه معروف بود).
4- پیدایش پروتکلهای دانشوران صهیون در سال 1919 در کشور انگلیس یعنی اندکی پس از انقلاب بلشویکی 1917. با این حال، عربها تنها در نیمه ی قرن حاضر از چنین پدیده ای آگاه شدند آن هم در حدی بسیار محدود.
عواملی که موجب شد عربها با گذشت این همه مدت از زمان پیدایش پروتکلها، از این پدیده بی خبر بمانند، عبارت است از:
1- اهتمام یهودیت جهانی به این که چیزی از موضوع پروتکلها به گوش شرق نرسد و برای دستیابی به این هدف مانع رسیدن کتابها و نشریات بریتانا به شرق بویژه فلسطین می شدند، به گونه ای که تا سال 1914 نامی از پروتکلها در امپراتوری عثمانی شنیده نمی شد.
2- بعضی از روزنامه های انگلستان مانند مورنینگ پست بحث و کاوش در این موضوع را شروع کرده بودند، اما اندکی بعد ناگهان ادامه ی مباحث خود را رها می کنند و مهر سکوت بر لب می زنند. «وینستون چرچیل» یکی از کسانی بود که قبل از گرایش به یهودیت جهانی و پیوستن به اردوی صهیونیزم جهانی و کمک به تشکیل دولت اسرائیل، در مجله ی ساندی هرالد مصور، (1) مورخ 8 /2 /1920، مقاله ای منتشر کرد و در آن توطئه ی به تعبیر خودش «یهود خدانشناس برای نابود کردن تمدن اروپا» را به باد انتقاد گرفت و آن را یک حرکت وحشتناک جهانی خواند، اما کمی بعد او نیز، همچون مورنینگ پست، سکوت اختیار کرد. در کشور انگلستان تنها یک جمعیت انگلیسی باقی ماند که تا به امروز در برابر یهودیت جهانی همچنان ایستاده است و مقاومت می کند.
انتقام گیری های پنهان و آشکار یهود از روزنامه ها یا مجلات یا نویسندگان یا مفسران سیاسی و یا جمعیتهایی که به موضوع پروتکلها پرداخته اند مشهور و بیرون از شمار است. با این حال، در آن زمان که هر نقطه ای از جهان عرب درگیر نبرد با انگلیسیها یا فرانسویها بود، برای عربها وقتی باقی نمی ماند که چنین امور «لوکس» ی در قضیه ی مربوط به جهان عرب، توجه نشان دهند. رویدادهای انتقام آمیز یهود به ایجاد رعب و وحشتهای صوری و حذف آگاهیها و اعلامیه ها از روزنامه ها و ویرانگریهای مخفیانه ی اقتصادی و تجاری محدود نمی شد، بلکه دامنه ی آن به سوزاندن چاپخانه ها و قتل و ترور به شیوه های عجیب در بریتانیا، فرانسه و آلمان کشیده شد. در روسیه نیز سزای کسی که در خانه اش نسخه ای از پروتکلها، به هر زبانی، یافت می شد قتل بود.
3- این بی خبری و غفلت عربها یک پدیده ی عمومی و فراگیر بود. حتی هیأتهای گوناگون مصری، سوری، فلسطینی، عراقی و لبنانی که در فاصله ی دو جنگ جهانی و پس از آن تا سال 1948 روانه ی لندن و پاریس می شدند، درباره ی پروتکلهای مطلب قابل ذکری نشنیدند.
4- حکومت فلسطین که صهیونیسم در آن نفوذ وسیع و فلج کننده ای داشت، همواره مواظب بود تا چیزی از این موضوع به گوش کسی نرسد. در این بیان اجمالی، بیش از آن که بخواهیم خوانندگان عرب را چه در آسیا و چه در افریقا و چه در دیگر نقاط جهان به مطالعه ی پروتکلها که اینک ترجمه ی صحیح و شسته رفته ی آن از زبان انگلیسی تقدیم حضورشان می شود، تشویق کنیم. مایلیم توجه آنان را به جنبه ی دیگری جلب نماییم، و
آن این که عملیات انتقام و ترور یهودیت جهانی و دستگاه های آن نسبت به کسانی که به موضوع پروتکلها پرداخته اند، خود، دلیل طبیعی و ملموسی است بر این که اوراق براستی ساخته ی نوابع جهنمی آنهاست.

پی نوشت ها :

1- Illustrated Sunday Herald

منبع مقاله: نویهض، عجاج. (1387)، پروتکل های دانشوران صهیون، برنامه عمل صهیونیسم جهانی، ترجمه حمیدرضا شیخی، مشهد: بنیاد پژوهشهای اسلامی، چاپ پنجم(1387).